علی شیخالاسلامی؛ نقطه تعادل – تیتر نیوز https://titr-news.ir/2021/05/علی-شیخالاسلامی؛-نقطه-تعادل-تیتر-نی/ تیتر نیوز Thu, 27 May 2021 09:29:21 0000 عمومی https://titr-news.ir/2021/05/علی-شیخالاسلامی؛-نقطه-تعادل-تیتر-نی/ شیخ عبدالله نورانی ، استاد نیشابور ، که به آرامش و لبخند مشهور بود ، از بزرگسالانی بود که ارزش آنطور که باید تشخیص داده نشد. وی علاوه بر دانش گسترده ، بسیار متواضع و پاکدامنی بود که با دوستان خراسانی مانند دکتر مهدی ماه آقا ، مرحوم آیت الله مرتضی معتزیری و زنده یاد …
شیخ عبدالله نورانی ، استاد نیشابور ، که به آرامش و لبخند مشهور بود ، از بزرگسالانی بود که ارزش آنطور که باید تشخیص داده نشد. وی علاوه بر دانش گسترده ، بسیار متواضع و پاکدامنی بود که با دوستان خراسانی مانند دکتر مهدی ماه آقا ، مرحوم آیت الله مرتضی معتزیری و زنده یاد دکتر علی شریعتی ارتباط داشت. او یک نویسنده مشهور بود و گفتگوی علمی بسیاری با محمدتقی دانمارک پاژاها و ایران افشار داشت.
رفاقت بی نظیر آنها در طول زندگی او حفظ شد. من اغلب او را با کیسه ای در دست می دیدم که دارای مقاطع ، مقالات و مجلات تخصصی بود و گاهی اوقات یک تکه قند از آن می گرفت و از حضار تعریف می کرد. دیگری دکتر احمد احمدی مالیری بود که به دلیل داشتن دانش روان در زبان انگلیسی به دلیل موضوعات فلسفی خود در بین دانشمندان دین مشهور بود.
در این سالها ، در کنار او ، دکتر محمد ابراهیم آیتی بیرجندی بود که کتابی را نیز از انگلیسی به فارسی ترجمه کرد. الحمزه میرزا ابوالحسن شرانی تهران نیز همین را داشت. اما ترجمه ای از زبان های اروپایی وجود ندارد. آقای احمدی کیف سامسونگ داشت و وارد ضلع شمالی دانشکده ، خصوصاً اساتید شد و به طبقه فلسفه دوم راه یافت. در سال 1955 ، وقتی شماره مجله دانشجویی را منتشر کردیم ، آقای احمدی نیز مقاله ای به ما دادند که منتشر شد. در آن سال ، این ارتباط نزدیک با دانشجویان کار دشواری بود که بسیاری آن را نپذیرفتند. و سرانجام دکتر علی شیخ العلمی که مبتکر استنباط بود و پسر عمویش مجید شیرازی یکی از بهترین منبرهای تهران بودند که در دهه 505050 منبر خانه ما نیز بودند. پدرم ترتیب اشغال منبر را در آخرین ساعات مجلس داد. خیلی باهوش بود و یک ساعت کمتر نمی گفت. دکتر شیخ الاسلامی دانش آموخته دانشگاه تهران بود. اساتید وی مانند مرحوم همایون و زنده یاد مرحوم همایون از نسلی بودند که سابقه روشنی در روحانیت و تعالیم کهن داشتند.
شیخ الاسلامی مقاله دکترای خود را با بررسی شرایط و دیدگاه های ابن عربی به پایان رساند ، هرچند که هرگز سعی در انتشار آنها نداشت. موضوعات مجموعه وی در زمینه عرفان اسلامی بود که متکی به متون ادبی و شعری بود و او همان گونه که از دانشمندان ادبیات فارسی آموخته بود با دیگران رفتار می کرد. اگر روزی سخنرانی های آنها منتشر شود ، استفاده از آنها گسترش می یابد. جالب اینجاست که در پی سالهای انقلاب ، وقتی تعدادی از اعضای به اصطلاح هیئت علمی دانشکده ادبیات با شعارهای مذهبی روبرو شدند ، این سه دانشمند نه تنها از افراط گرایی فاصله گرفتند. بلکه بعضی اوقات برخلاف آن صحبت می کنند و از این رفتارها شکایت می کنند.
دلیل آن باید جستجوی تحصیلات کلاسیک آنها باشد. این آموزش به شکلی بود که آنها را قادر می ساخت از منابع اصلی دور شوند. در حالی که دیگران قادر به انجام این کار نیستند و شعارهای روزمره را دنبال می کنند و گاهی دچار حسادت می شوند. اندکی بعد ، آقای شیخ الاسلامی پست هیئت علمی را پذیرفت. مدیریت کالج پر از مباحث نظری جدید و قدیمی ؛ این روزها که س questionsالات هنوز محبوب نیستند ، کار سختی به نظر می رسد. جنبش های دانشجویی مدرن مدیر ، با نگاه دانشجویان از نظر ایدئولوژیک به همه چیز ، کارها را از هر جنبه دشوارتر و پیچیده می کند.
در چنین مواردی ، آقای شیخ الاسلامی سعی می کرد نقطه تعادل باشد و نه تنها مانع فعالیت های فکری گروه ها شود. بلکه زمینه مباحث علمی آنها را فراهم می کند. وی با این کار از حمایت اساتید وقت دانشکده استفاده کرد. زیرا آنها همچنین احساس می کردند که در یک محیط آرام می توان کارهای علمی انجام داد. در زمانی که برنامه هویت یا به تعبیر دکتر زارینکوف “هویت” در تلویزیون جمهوری اسلامی ایجاد شد ، فضای فکری در فضای علمی ، به ویژه بین استادان و دانشجویان دانشکده ادبیات ایجاد شد. من که به نزدیکان آنها معروف هستم ، مانند دکتر زرکانکوب در این مسئله تأثیر داشتم و از همکارم آقای محمد خان خواستم که مسئولیت نگارش کتاب را به احترام موقعیت علمی زرخانکوب بر عهده بگیرد. این کتاب با عنوان درخت دانش در اولین نمایشگاه بین المللی کتاب پس از این رویداد منتشر شد و در یک مراسم عمومی افتتاح شد و علی رغم شرایط سخت مورد استقبال گرم بسیاری از استادان و پیروان زرین کوب قرار گرفت. چنین آثاری به تعداد زیاد منتشر نشده و از آن زمان تاکنون منتشر نشده اند. اما در این حالت هر دو اتفاق افتاد. از جمله مشتریان وفادار این نمایش نخبه هایی بودند که خوشبختی خود را پنهان نمی کردند. بعداً ، مراسم یادبود دیگری برای Der Zarkankub برگزار شد.
حضور شیخ الاسلامی محدود به فعالیتهای رسمی نبود و بسیار در مورد اساتید و همکارانشان بود. به یاد دارم که هنگام مرگ مرحوم قیصر امین پور ، استاد دانشگاه تهران و شاعر مشهور ، در مورد خانواده محل مقبره وی اختلاف نظر وجود داشت و سرانجام جنازه وی در خوزستان به خاک سپرده شد. در گوتنبرگ به خاک سپرده شد اما در آن دیدار خانوادگی ، مرحوم شیخ الاسلامی نیز نقطه تعادل بود. گرچه این یک کار کاملا خصوصی بود و می شد از آن جلوگیری کرد. به هر حال این سیاست روحانیت این دوره بود. خدا همه آنها را بیامرزد.
* منتشر شده در روزنامه همسری