«بانوی زیبای من»؛ ستارهای متولد شد https://ijmarket.com/blog/بانوی-زیبای-من؛-ستارهای-متولد-شد/ https://ijmarket.com/blog/بانوی-زیبای-من؛-ستارهای-متولد-شد/#respond ایجی مارکت Tue, 12 Oct 2021 22:58:09 0000 فیلم و هنر https://ijmarket.com/blog/بانوی-زیبای-من؛-ستارهای-متولد-شد/
مجله تجربه ، عباس اقلامی شاید این داستان از نظر نحوه تأثیر محیط بر نحوه رفتار مردم و شیوه زندگی و تلاش آنها تازگی نداشته باشد. صرف نظر از اینکه در چه خانواده ای و در کجا قدم گذاشته اید و چه کرده اید و از فرصت های مساوی برخوردار هستید یا نه ، و …
منبع :
«بانوی زیبای من»؛ ستارهای متولد شد
مجله تجربه ، عباس اقلامی
شاید این داستان از نظر نحوه تأثیر محیط بر نحوه رفتار مردم و شیوه زندگی و تلاش آنها تازگی نداشته باشد. صرف نظر از اینکه در چه خانواده ای و در کجا قدم گذاشته اید و چه کرده اید و از فرصت های مساوی برخوردار هستید یا نه ، و نتیجه این امر برای فردی که قبلاً هستید ، سالها درس کنوانسیون های مختلف بوده است.
در سال 1964 ، جورج کوکر “همسر زیبای من” چه بخواهد و چه نخواهد ، خودش مشکل را در نظر گرفت. الیزا دختری از طبقه پایین است که فروشنده گل است و در خیابان ها سرگردان است تا فرصتی برای زندگی در مکان جدید پیدا کند. محیطی بسیار متفاوت از محیط اصلی او. همه چیز باید به وضعیت جدیدی تغییر کند. تنها با تعویض لباس و دوش به اینجا ختم نمی شود. سبک زندگی و شیوه صحبت کردن او باید تغییر کند. ممکن است الیزا دیگری باشد. خوب یا بد الیزا دیگر الیزا نیست. و بله ، انتقال به این مکان کار ساده ای نیست. همه نه. هزار روح خورده نشد و هزار نفر از بین نرفتند. هزار موانع که بر یک چیز غلبه می کنند میل به تغییر و تمایل به خروج از طبقات پایین است.
الیزا تمایل به تغییر دارد. اما در نگاه عقب ، یعنی به یک معنا ، او در جای خوشبختی ایستاده است. او عاشق دوستانش است که مانند الیزا به زبان او می خوانند و می رقصند. آنها با یکدیگر و با یکدیگر مهربان هستند. آنها ایمن و ایمن هستند. اما مشخص نیست که این رقص ، خنده و آواز فردا برای الیزا مفید خواهد بود. الیزا دوست دارد از این جغرافیا خارج شود. جغرافیای غیر محلی این یک مکان است و زمان آن است و یک افسانه است. گفتار و شیوه زندگی. زبانهای این جغرافیا با دختری گره خورده است که دوست ندارد گل های گلی را زیر باران بفروشد. او می خواهد پنهان شود ، و چه راهی بهتر از این برای مقابله با آن زمان وجود دارد.
در دهه های پس از ورود ایالات متحده به دوران فرصت های برابر برای همه ، الیزا ، “شاهزاده خانم زیبای من” ، همچنین این فرصت را پیدا کرده است که از خیابان به کاخ شاهزادگان و نخبگان راه پیدا کند. در این مدت ، هالیوود به فیلم هایی با موضوعات تغییر اجتماعی روی آورد تا دنیای جدیدی را در مقابل آمریکایی ها ترسیم کند. فیلم هایی که سعی داشتند زمان فقر و اختفا را برای آمریکایی ها فراهم کنند.
اما این مسیر دشوار توسط بسیاری مانند الیزا با کمک هیگینز تصمیم گرفت و بسیاری در نیمه راه ماندند. وقتی پایان الیزا فرا رسید ، شب فتح دقیقاً همان چیزی نبود که او امیدوار بود. داستان تکراری که تاش بیان می کند این است که همه چیز همیشه طبق برنامه پیش نمی رود. جایی وجود دارد که گذشته در آن ماندگار است ، برخورد سنگ به سطح سخت تر و سخت تر می شود. آخرین باری که در یک شب پر ستاره بود ، الیزا هرگز تسلیم نشد و شادی خود را کاهش داد.
اما وقتی الیزا هستید و از سنگ جامد ساخته شده اید ، سنگ جلوی صورت شما برای شما غیرمنتظره نیست. او حریف او می شود و مستقیم به چشمان او نگاه می کند. به انتهای داستان بروید. ستاره هایی که عملاً نابود نشدنی شده اند. مخصوصاً اینکه بدانیم راه آمده برگشت ناپذیر است و الیزه دیگری در گذشته چیزی است که در دسترس نیست. حالا او ستاره ای را به دنیا می آورد که به آن اعتقاد دارد. او عاشق زبان خود است و فرقی نمی کند که هیگینز ، فردی ، پدرش و دوستان قدیمی در محل قدیمی با او تماس بگیرند ، خواه او را بشناسند یا نشناسند. ستاره دیگری متولد شد. در دنیای جدید آینده.
این فیلم را در تجربه ببینید
منبع :
«بانوی زیبای من»؛ ستارهای متولد شد